شعرو دل نوشته

سجاده های العجل

شعرو دل نوشته

سجاده های العجل

انتظار...

تا طرح خوب رویش خورشید چشم تو

غمگین ترین غروب مرا شادی می کند

***

دلم غبار گرفته از انتظار اینک

بیا ببین که دلم مانده غصه دار اینک

***

کاشکی مردی بیاید حرف های سینه را معنا کند

واژه واژه رمز خط کوفی آیینه را معنا کند

***

در انتظار تو عمری به سر شد و شب و روزم

چنان گذشت که هریک هزار در نظر آمد

نظرات 1 + ارسال نظر
آزاد چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ق.ظ http://blog.cheshmehregi.com

دریچه باز قفس بر تازگی باغ ها سر انگیز است.
اما ، بال از جنبش رسته است.
وسوسه چمن ها بیهوده است.
میان پرنده و پرواز ، فراموشی بال و پر است.
در چشم پرنده قطره بینایی است :
ساقه به بالا می رود . میوه فرو می افتد.دگرگونی غمناک است.
نور ، آلودگی است. نوسان ، آلودگی است. رفتن ، آلودگی.
پرنده در خواب بال و پرش تنها مانده است.
چشمانش پرتوی میوه ها را می راند.
سرودش بر زیر وبم شاخه ها پیشی گرفته است.
سرشاری اش قفس را می لرزاند.
نسیم ، هوا را می شکند: دریچه قفس بی تاب است.
سروده سهراب سپهری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد